تعميركار – دنياي 77

برترين اخبار و اطلاعات تخصصي لوازم برقي و خانگي ايران و جهان را در اين وبلاگ بيابيد

تعميركار – دنياي 77

۹ بازديد

جبر اولين زندان انساني است ، اگرچه ميله هاي آن نامرئي هستند. بي عدالتي اجتماعي ، بي رحمي و ناداني نيز زندان هاي ساخته دست بشر است. خارق العاده ترين كشف ما آزادي انسان است. برنارد مالامود (1914-1986) ، نابغه داستان نويس آمريكايي كه برنده جايزه پوليتزر براي اين كتاب شد ، يكي از بهترين …

تعميركار – دنياي 77 https://d77.ir/تعميركار-دنياي-77/ Wed, 13 Oct 2021 12:47:28 0000 عمومي https://d77.ir/تعميركار-دنياي-77/ جبر اولين زندان انساني است ، اگرچه ميله هاي آن نامرئي هستند. بي عدالتي اجتماعي ، بي رحمي و ناداني نيز زندان هاي ساخته دست بشر است. خارق العاده ترين كشف ما آزادي انسان است. برنارد مالامود (1914-1986) ، نابغه داستان نويس آمريكايي كه برنده جايزه پوليتزر براي اين كتاب شد ، يكي از بهترين …

جبر اولين زندان انساني است ، اگرچه ميله هاي آن نامرئي هستند. بي عدالتي اجتماعي ، بي رحمي و ناداني نيز زندان هاي ساخته دست بشر است. خارق العاده ترين كشف ما آزادي انسان است.

برنارد مالامود (1914-1986) ، نابغه داستان نويس آمريكايي كه برنده جايزه پوليتزر براي اين كتاب شد ، يكي از بهترين و تعمير كننده هفت رمان است. فلانري در نامه اي به يكي از دوستان اوكانر مي نويسد: “من نويسنده اي پيدا كرده ام كه از هر رمان نويس ديگري بهتر است ، از جمله من.” پس از مرگ او ، جايزه اي به نام او ايجاد شد كه هر سال به بهترين داستان كوتاه تعلق مي گيرد. چيزي شبيه به جايزه O_Honry كه قبلاً دريافت كرده بود.

درگيري هاي خشونت آميز مذهبي و نفرت از جامعه مسيحي ارتدوكس سه ميليون يهودي در دوران ژاريست ، موضوع توصيف نويسنده اي از قتل والدين يهودي است كه در سال 1911 از روسيه به ايالات متحده مهاجرت كردند.

ملامود تحول دروني قهرمان فقير و مظلوم خود را در پس زمينه وقايع اجتماعي در آن زمان و در آستانه انقلاب اكتبر 1917 در جامعه دهقاني روسيه توصيف مي كند. داستان در مورد مرد جوان يهودي است كه توسط همسرش در جريان حادثه اي در كيف در سالهاي آخر سلسله رومانوف رها شده و متهم به جنايت مذهبي (براي نوشيدن خون مسيحي توسط يك كودك مسيحي) شده است. داستان اصلي ، حادثه و وضعيت اين ستاره جوان كه در 2.5 سال زندان به سر مي برد ، غم انگيز است. داستان به طور مكرر بين واقعيت و توهم پيش مي رود. تخيل ، توهم و روياها ، به ويژه از وسط كتاب ، محيطي سورئال ايجاد كرده است.

نويسنده درباره اين كتاب مي گويد: “زندان ها استعاره اي از بدبختي بشر در طول تاريخ است.” جبر اولين زندان انساني است ، اگرچه ميله هاي آن نامرئي هستند. بي عدالتي اجتماعي ، بي رحمي و ناداني نيز زندان هاي ساخته دست بشر است. “خارق العاده ترين كشف ما آزادي انسان است.”

اگرچه او تحصيلات عالي ندارد ، اما پس از خواندن يكي دو كتاب از اسپينوزا ، ياكوف به وضوح بي ايمان است. (اسپينوزا فيلسوف خردگراي قرن هفدهم است كه شايد به عنوان استعاره اي از زندگي بسيار فقيرانه خود ، “شاهزاده فلسفه” لقب گرفت.

بحث الهياتي بين ياكوف و پدرشوهرش ، هرچند ظاهراً عميق و عالمانه نيست ، اما دو ديدگاه را به چالش مي كشد: اعتقادات مذهبي و مذمت. همانطور كه ياكوف مي گويد ، “از خدا نام نبر. من چيزي از اين خدا نمي خواهم.” هنگامي كه شما بيش از پيش به او نياز داريد ، او از شما دور است “، و پاسخ پدرشوهرش ،” كه يك فقير و بي سواد اما بسيار پرهيزگار است. “كه درب قلب شما را نمي بندد” ؛ “خدا هرگز بنده اي را كه در قلبش را به روي او گشوده نخواهد گذاشت.”

روايت قوي با آميزه اي از الهيات ، فلسفه و آموزش جامعه شناسي ، تفسير رمان ، شخصيت پردازي دقيق ، محيطي دلگير (شبيه بيشتر آثار نويسنده) از ويژگي هاي اين رمان خواندني است.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.