جنجال‌آفريني طرفداران سگ – ايواره

پس از آن عده اي در اعتراض به اعتراض در مقابل شهرداري تبريز تجمع كردند و جالب است كه شهرداري و شوراي شهر تبريز نيز در يك بلوك دفاعي گفتند كه آنها فقط سگها را صيد مي كنند و سپس آنها را در طبيعت رها مي كنند. شوراي شهر تبريز حتي چنين پيش رفت كه چه كسي تهديد كرد كه “تصميم جدي” در مورد شهرداري خواهد گرفت. ما چنين چيزي را ديده ايم ، فضاي غيرمنطقي و گمراهي كه دوستداران سگ ايجاد كرده اند (گاهي اوقات به اشتباه “طرفداران حقوق حيوانات” يا حتي بدتر از آن: “طرفداران حيوانات” ناميده مي شوند) ، نمونه ديگر آن چند تجمع اعتراضي چند هفته پيش است . شهرداري شاهين شهر و … در دفاع از سگها ، پس از كشته شدن يك مرد توسط سگهاي مانده در آن شهر!

در اوايل سپتامبر 2017 ، تعداد زيادي از دوستداران سگ مقابل شهرداري تهران جمع شدند و حتي سعي كردند با زور وارد ساختمان شهرداري شوند ، اما چند روز بعد در يك جلسه بي سابقه (كه من هرگز ملاقات نكردم). يك مسئله زيست محيطي) مقامات شهرداري ، شوراي شهر ، نيروي انتظامي ، آژانس محيط زيست و يك روحاني محافظت از سگ با طرفداران حيوانات به گفتگو نشستند تا درباره مجموعه فعلي سگهاي رها شده بحث كنند. در آن جلسه ، هنگامي كه گفتم سگها در طبيعت جايي ندارند ، مورد حمله و توهين دوستداران سگ قرار گرفتم. من شخصاً از سگ متنفر نيستم و آنها را از نوجواني در يك خانه سگ نگهداري كردم و از حق مردم براي نگهداري اين حيوان اطلاع دارم. من همچنين از حق شهروندان براي ابراز اعتراض خود مي دانم. با اين حال ، من مخالف غذا دادن به سگهايي كه در خوابگاه ها يا مناطق طبيعي مانده اند ، هستم و معتقد هستم كه نگهداري سگ ها و بدتر از آن ، ترك آنها در طبيعت و تغذيه آنها نقض رفاه حيوانات و مغاير با اصول زيست محيطي است. سگ ها دشمن بزرگ حيات وحش هستند زيرا انسان ها هزاران سال آنها را پرورش داده اند. بنابراين بايد كليه سگهاي متروكه جمع آوري و از توليد مثل آنها جلوگيري شود.

در ايران كه حيوانات وحشي به دليل تخريب زيستگاه ، شكار غيرقانوني و ساير عوامل به شدت آسيب ديده اند و طبق برآوردهاي خوش بينانه ، چهل سال پيش 90 درصد از جمعيت گونه هاي بزرگ منقرض شده اند ، آسيب سگ ها بسيار جدي و مخرب است. طرفداران سگ در طبيعت يا شهر حق ندارند خود را مدافع حقوق حيوانات بنامند زيرا با محافظت از سگهايي كه حيواناتي پرخاشگر و بسيار توليد مثل هستند ، دهها گونه از حيوانات را كه حق طبيعي زندگي در طبيعت را دارند تهديد مي كنند. فرض كنيد حتي نگهداري سگ به عنوان حيوان خانگي (و نه كمك به معلولان ، يا جستجو و نجات و غيره) زيرا گوشتخوار است ظلم به موجودات زنده ديگري است كه براي خوردن آنها كشته مي شوند.

محيط بانان ، چوپانان ، كوهنوردان و دوستداران طبيعت شاهد حمله سگ از گونه هاي مختلف حيات وحش (حتي پلنگ ، يوزپلنگ ، خرس) و انسان بوده اند و صدها فيلم و عكس را مي توان به صورت آنلاين يافت. اما ، اين تنها بخش كوچكي از واقعيت تلخ است. سگ و گربه باعث مرگ حيوانات ديگر مي شود به گونه اي كه معمولاً براي انسان قابل درك نيست. به عنوان مثال ، سگها خزندگاني مانند مارمولك و مار يا دوزيستان مانند قورباغه و پرندگان مانند كبك هايي كه در زمين لانه مي كنند را مي خورند. سگ ها همچنين با انتقال بيماري ها و انگلي ها حيات وحش را از بين مي برند و با ايجاد استرس بر حيات وحش باعث فرار حيات وحش مي شوند و انرژي شديدي كه دريافت مي كنند را مصرف مي كنند و يا تخم مرغ ها آرام مي شوند و نابارور مي شوند. ممكن است تعجب آور باشد ، اما سگها خطر آتش سوزي را نيز افزايش مي دهند ، زيرا با كاهش جمعيت گياهخواران ، باعث رشد غير طبيعي “گياهان” و تسلط آنها بر گياهان طبيعي مي شوند. گرسنگي در اوايل بهار به سرعت افزايش مي يابد و به سرعت خشك مي شود و خطر آتش سوزي را افزايش مي دهد. سگ ها همچنين افرادي را كه از كوه و صحرا صعود كرده اند براي استراحت يا ورزش آزار مي دهند ، زيرا بسياري از مردم تمايلي به تعقيب حيوان ندارند (همانطور كه در مكانهايي مانند گلابدره يا ماجا توچال در شمال تهران ديده مي شود) و حيوان آسيب ديده

بيشتر بخوانيد:

سگ با طبيعت چه مي كند؟؟

سگهاي متروك و وحشي نيز به دام ، طيور ، مزارع و تأسيسات آبياري قطره اي و البته انتقال بيماري ها و انگلي ها به انسان خسارت اقتصادي وارد مي كنند. تحقيقات نشان داده است كه در مناطقي كه يك جاذبه طبيعي يا فرهنگي است ، حضور سگ باعث كاهش ورود گردشگر مي شود.

منابع علمي بسياري براي حمايت از ادعاهاي فوق وجود دارد كه مي توان آنها را با جستجوي عباراتي مانند سگ وحشي (و گربه وحشي و تأثيرات سگ بر روي حيات وحش و سگهاي ولگرد و غيره) به دست آورد. شايان ذكر است كه در اروپا كشورها و ايالات متحده و در استراليا ، هيچ كس حق ندارد سگ يا گربه را در طبيعت رها كند و يا حيوانات متروك را تغذيه كند ، جايي كه قوانين سختگيرانه اي براي نگهداري سگ ها ، حيوانات خانگي و گاو وجود دارد ، و حتي در برخي كشورها ماليات ويژه اي براي كساني كه سگ نگهداري مي كنند

پيشنهاد من اين است كه شهرداري ها و ادارات محيط زيست نبايد مورد جاسوسي دوستداران جنجالي سگ قرار بگيرند و مطابق پروتكل هاي تعيين شده در كشورهاي پيشرفته در مورد سگ رفتار كنند. در اين راستا ، وظيفه سازمان هاي غير دولتي محيط زيست و سازمان هاي بهداشت عمومي نيز محافظت از عاملان مجموعه سگ هاي متروك است. روشن است كه ارائه روشهاي انساني و بدون درد در جمع آوري و از بين بردن سگها و گربه ها كه هيچ مراقبتي براي آنها وجود ندارد نيز از جمله وظايف دوستداران طبيعت است. توضيح اينكه نگهداري ميليون ها سگ رها شده در كوه ها ، دشت ها ، شهرها و روستاهاي كشور به هيچ وجه امكان پذير و دقيق نيست و دوستداران سگ هاي پر سر و صدا هرگز حضور ندارند و توانايي انجام اين كار يا پوسيدگي را ندارند (اين يك مشكل است). آنها مي توانند حداكثر چند صد يا چند هزار سگ را در “پناهگاه هايي” نگهداري كنند كه اغلب زندان هاي نامناسبي براي نژادهاي مختلف هستند و با سگهاي يكديگر سازگار نيستند.

235223